![خواص تشعشعي بهينه نانو پوششهاي غير فلزي با استفاده از الگوريتم ممتيك متاهيوريستيك جهش تركيبي قورباغه](https://kialink.ir/img_project/2373_1429863072.jpg)
خواص تشعشعي بهينه نانو پوششهاي غير فلزي با استفاده از الگوريتم ممتيك متاهيوريستيك جهش تركيبي قورباغه
3179
در اين نوشتار قصد داريم كنترل كننده اي غيرخطي را به منظور كنترل موقعيت سرجرثقيل و كاهش نوسانات بار پيشنهاد دهيم كه برمبناي استفاده از رويكرد مدل سازي تاكاگي- سوگنو ، جبران ساز موازي توزيع يافته (Parallel Distributed Compensation) و تركيب اين دو با پيش جبران ساز استاتيكي طراحي مي شود. زير سيستم هاي اين روش بر اين اساس استوار است كه مدل رياضي سيستم غيرخطي با استفاده از قواعد فازي به مجموعه اي از سيستم هاي خطي تقريب زده مي شود و با استفاده از روش جبران ساز موازي توزيع يافته سيستم غيرخطي جرثقيل با كابل كششي پايدارسازي مي شود، سپس با بكارگيري پيش جبران ساز استاتيكي رديابي موقعيت سرجرثقيل انجام مي شود. در نهايت به منظور ارزيابي عملكرد كنترل كننده پيشنهادي، مقايسه اي بين اين كنترل كننده با سه كنترل كننده ديگر نشان داده مي شود
در تمام روشهاي كشش عميق مرسوم، شكست در ناحيه پانچ عامل محدود كننده است و در يك مرحله كشش، نسبت كشش حدي به ندرت از 2.2 تجاوز مي كند. بنابراين اگر ما نياز به كشش بيشتري داشته باشيم مجبوريم كه در چند مرحله كشش و يا از فرايند اتوكاري استفاده كنيم و لذا براي هر مرحله كشش يك سنبه و يك قالب نيازمنديم و خود به خود منجر به افزايش هزينه ساخت و افزايش زمان توليد مي شود. لذا در اين تحقيق سعي شده است از روش ورق گير هاي چند تكه به منظور افزايش نسبت كشش حدي به كمك روش تغيير در چگونگي اصطكاك، استفاده شود و نهايتاً روش پيشنهادي نسبت كشش حدي را به 3.8رسانده است
الگوريتم ژنتيك يك روش بهينه سازي بر پايه تكامل بيولوژيك است كه معروفترين و پر استفاده ترين نوع در ميان انواع روش هاي فرا ابتكاري است. در اين بررسي به منظور افزايش راندمان، دو سيكل استرلينگ و ORC با يكديگر تركيب شده و معادلات آن ها نوشته شده است. با استفاده از الگوريتم ژنتيك و در نظر گرفتن 3 متغير تصميم دماي منبع سرد سيكل استرلينگ، نسبت فشار و دماي كندانسور سيكل ORC بهينه سازي صورت گرفته و بالاترين بازده از ميان متغيرهاي بالا بدست آمد. نتيجه اين بهينه سازي بهبود بازده كل سيكل تركيبي در محدوده اطلاعات وروردي است. بالاترين بازده به دست آمده از اين روش در حدود 41.5% است.
تحقيقات تجربي قبلي نشان داده است كه استفاده از چسب در ورق هاي فلزي چند لايه موجب بهبود مشخصات مقاومتي ماده مي شود. در اين مقاله توزيع تنش اطراف سوراخ موجود در يك ورق براي دو حالت تك لايه فلزي و چندلايه فلزي متصل با چسب مورد بررسي قرار گرفته و نتايج با يكديگر مقايسه شده است. براي اين منظور از روش عددي المان محدود و از نرم افزار ANSYS استفاده شده است. نتايج نشان مي دهند كه توزيع تنش در قطعات چند لايه تغييرات زيادي در راستاي ضخامت نداشته و تقريبا يكنواخت مي باشد كه اين موضوع مي تواند موجب بالا رفتن مشخصات مقاومتي از جمله عمر خستگي قطعه شود. از طرفي لايه چسب موجود بين لايه هاي ورق فلزي مي تواند موجب كاهش تمركز تنش در تركهاي ايجاد شده در كنار سوراخ شده، سرعت انتشار ترك در جهت ضخامت را به صورت محسوسي كاهش دهد
مسأله طراحي ماشين دوخت به دليل وجود مكانيزم هاي پيچيده و جواب هاي طراحي متعدد، جزء مسائل مشكل به شمار مي رود. بدون شك كيفيت دوخت در اين ماشين ها تا حد زيادي متأثر از پارامترهاي مكانيزم محرك سوزن است. با توجه به تأثير سرعت سوزن در محدوده نفوذ در پارچه بر نيروي تماس و حرارت ايجاد شده در سوزن، استفاده از يك مكانيزم محرك بهينه از اهميت ويژه اي برخوردار است. متأسفانه علي رغم اهميت اين موضوع از ديد علمي، تحقيقات زيادي در اين راستا صورت نگرفته است. لذا در اين مقاله، ابتدا به تأثير سرعت دوخت بر حرارت توليد شده سوزن پرداخته مي شود. سپس مكانيزم معمول محرك سوزن در ماشين هاي دوخت و يك مكانيزم محرك سوزن پيشنهادي جديد معرفي شده است. سپس، مراحل بهينه سازي مكانيزم جديد براي دستيابي به سرعت بهينه سوزن با استفاده از روش تكاملي الگوريتم ژنتيك به تفصيل بيان گرديده است. در ادامه، با اصلاح تابع هدف، تغييرات شتاب (جرك) سوزن به منظور كاهش لرز ش هاي نامطلوب و ايجاد حركت يكنواخت سوزن كمينه شده است. نتايج حاصل از اين تحقيق در مقايسه با تحقيقات ديگر، مؤيد دستيابي به سرعت و جرك بهينه سوزن با استفاده از فرآيند بهينه سازي الگوريتم ژنتيك مي باشد.
اين مقاله به تحليل اگزرژي سيكل تبريد جذبي جديد همراه با اكسپندور و كمپرسور مي پردازد كه در آن ژنراتور در دماي پايين تري نسبت به سيستم هاي تبريد رايج كار مي كند. يكي از مزاياي اين سيكل و شايد مهم ترين آنها استفاده از سيال عامل آب-آمونياك و انجام عمل تبريد درفشار و دماي پايين (233 درجه كلوين) است كه ضريب عملكرد پايين اين چرخه را در مقايسه با اغلب سيستم هاي تبريد توجيه پذير مي سازد. هدف از اين مقاله بررسي تغييرات نرخ تخريب اگزرژي و بازده قانون دوم در برابر پارامترهاي كليدي سيكل مانند دماي اجزاي مختلف سيكل و ارزيابي سيستم از نظر توليد انرژي مفيد و در نتيجه ميزان كارايي سيستم از ديدگاه قانون دوم مي باشد. حل معادلات و روابط مشخصات ترموديناميكي اين مقاله توسط نرم افزار EES انجام يافته، طبق اين مقاله ضريب عملكرد سيستم برابر با 0.1107، بازده قانون دوم برابر 0.1612 و نرخ تخريب اگزرژي كل برابر 3.218كيلو وات مي باشد
در اين مقاله سعي شده است با بررسي متدهاي قبلي، روشي جديد براي بهينهسازي قالب كشش عميق با هدف كاهش تنشهاي پسماند و در نتيجه افزايش عمر محصول و همچنين كاهش هزينههاي توليدي ارايه گردد كه پاسخگوي نيازمنديهايي مانند عملياتي بودن روش و نيز دقت آن باشد. در اين پژوهش، يك قالب كشش عميق با سه مرحله كشش در نظر گرفته شده كه بعد از شبيهسازي اين مراحل، مقادير بهينه پارامترهاي موثري مانند قطر سنبه كشش در هر مرحله، نيروي ورقگير، اصطكاك ،شعاع لبههاي سنبه و ماتريس و ... تعيين ميشود. بعد از ايجاد شرايط مطلوب براي قالب سه مرحلهاي، از نتايج بدست آمده جهت حذف مرحله سوم(قالب سوم) با هدف كاهش تنش و قيدهاي رسيدن به شعاع گوشه با اندازه كوچك براي قطعه پاياني(در حدود 2 ميليمتر) و داشتن ضخامت يكنواخت (در حد مطلوب) براي قطعه پاياني به كمك جدول طراحي آزمايش تاگوچي استفاده كرد. نتيجه طراحي آزمايش تاگوچي را در جدولي ديگر قرار داده و اين بار قيدهاي مسئله را بر روي پيشنهاد روش تاگوچي اجرا ميكنيم. در نهايت قطعه پاياني با يك مرحله كشش كمتر،كاهش حداكثر تنش، انتخاب شرايطي براي كمترين مقدار حداقل تنش به همراه يكنواختي دركاهش ضخامت ميباشد
نرخ انجماد يكي از پارامتر هاي بسيار مهم موثر بر فرايند انجماد مي باشد.تكنيك هاي سريع جهت اندازه گيري جابجايي هاي صورت گرفته حين تغيير فاز در انجماد سريع انجام مي شود.اين روش از انعكاس هايي كه از جهت انجماد متصاعد مي شود، حاصل مي شود.بنابراين ممكن است تا اثر دما را بر سرعت انجماد فلز حذف كرد.آزمايشات تجربي براي انجماد سريع در تبديل مذاب نمونه آلومينيومي به آلياژ 158 جاري شده است.سيگنال هاي بازتاب شده به خوبي دريافته شدند و تجزيه و تحليل هاي متغير مكاني جهت انجماد با كيفيت خوبي انجام ميشود.مي توان در شرايط جاري و عادي به دقت 5و4 ميكروني در جهت انجماد دست يافت.آزمايشات جهت دست يابي به تاثير دماي اوليه فلز، ضخامت حوضچه مذاب و ارتفاع فشرده بر انجماد سريع انجام شده است.نتايج نشان مي دهد كه با افزايش ارتفاع فشرده مي توان نرخ انجماد را افزايش داد كه بدان معني است كه مقاومت گرمايي متقابل كاهش يافته است.بنابر روش جديدي مي توان به داده هاي تازه اي دست يافت كه مي تواند ارتباط مقاومت گرمايي با انجماد سريع را تعيين كند.
تعداد صفحات : 354